|
غرب وحشی سوژهایست که در فیلمها و بازیهای بیشماری از آن استفاده شده است. چند سال قبل سازندگان لهستانی در استودیو Techland چندین نوآوری چاشنی کار کردند تا Call of Juarez پدید آمد. یک تیراندازی اول شخص که داستان خانواده McCall را پس از حادثه مرگ چند تن از اعضای خانواده به تصویر میکشید و با المانهای جدیدی که برای گیم پلی آن تعریف شده بود، به عنوانی متفاوت و برتر از هم نوعانش تبدیل شد. دومین بازی CoJ با نام غرق در خون(Bound in Blood) به زمانی برمیگردد که ری(Ray که در شماره اول حضور داشت) هنوز کشیش نشده بود و همراه با برادرش توماس(Thomas) درگیر جنگ داخلی آمریکا بودند.
بازی با یک آیندهنمایی(Flash-Forward) که صحنه رویارویی برادران McCall است، آغاز میشود. ری و توماس اسلحه را به سمت یکدیگر نشانه رفتهاند و ویلیام(William)، برادر کوچکترشان بین آن دو ایستاده و از اینکه کار به چنین جایی رسیده، تاسف میخورد. سپس صحنه به میدان جنگ منتقل میشود. جایی که ری(ساکن جورجیا، عضو ایالات مؤتلفه آمریکا) در برابر سربازهای اتحادیه(ایالتهای شورشی) ایستادگی میکرد. هنگامی که خبر حمله به منطقهای که توماس در آن مستقر شده بود، به گوش ری رسید، او به کمک برادرش شتافت و به کمک همدیگر دشمن را مغلوب ساختند. به آنها دستور عقب نشینی به آتلانتا داده شد، که آن را رد کردند؛ زیرا ناحیهای که در آن حضور داشتند، آخرین خط دفاعی بود که از خانهشان محافظت میکرد. پس از بازگشت به خانه با مرگ مادر روبرو شده و در حالی که میدانستند مافوقشان سرهنگ بارنزبی(Barnsby) به آنها اجازه سرپیچی نمیدهد، به همراه ویلیام از شهرک گریختند. در ادامه داستان آنها با شخصیتهای دیگری همچون خوارز(Juarez که نقش کلیدی در بازی ایفا میکند) و مریسا(Marisa) روبرو میشوند و در جستجوی گنج گمشده، ماجراهای خطرناکی را پشت سر میگذارند.
در مجموع، شاخ و برگ زیادی به رخدادهای غرق در خون داده شده و این بازی، فراتر از حد یک مقدمه سطحی برای CoJ است. هنگام بارگذاری مراحل، توضیحاتی توسط راوی داستان همراه با نمایش تصاویر هنر مفهومی به صورت اسلاید، نمایش مییابد. علاوه بر این آغازگر و پایان دهنده هر مرحله، یک Cut-Scene از جنس گرافیک خود بازیست. از نظر داستانی و شخصیت پردازی، هیچ کمبودی به چشم نمیآید. هر یک از برادران McCall شخصیت خاص خود را دارند. ویلیام کشیش جوانیست که برای هدایت دو برادر بزرگترش همراه آنها دردسرهای زیادی را متحمل میشود. در طول بازی، ری و توماس باید از وی مراقبت کنند تا از تیررس دشمن در امان باشد. برخلاف بازی اول که در هر بخش به اجبار کنترل یک شخصیت به بازیکننده سپرده میشد(در نتیجه تعداد زیادی از مراحل با دو شخصیت تکرار میشدند)، در غرق در خون پیش از ورود به هر مرحله میتوانید به دلخواه یک شخصیت قابل بازی(توماس یا ری) را انتخاب کنید.
در این حالت، کنترل شخصیت دیگر به عهده هوش مصنوعی خواهد بود. این تصمیم سازندهها موجب شده ارزش تکرار بازی برای تجربه مراحل با هر دو کاراکتر، بالا رود. تجربه بازی با هر کاراکتر نیز متفاوت است. ری روحیه خشنتر و بی رحمی دارد و از فواصل نزدیک بهتر تیراندازی میکند. از جمله سلاحهایی که تنها ری میتواند استفاده کند میتوان به دینامیت، حمل دو هفت تیر در یک زمان و مسلسل گاتلینگ اشاره کرد. در حالی که توماس با تفنگهای دور برد بهتر عمل میکند و دقت او در هدف گیری بیشتر است. همچنین توماس به پنهان شدن و از بین بردن دشمنان بدون ایجاد سر و صدا علاقه بیشتری نشان میدهد و به همین جهت، میتوان با او به سمت دشمنان چاقو پرتاب کرد. توماس قادر به جابجایی و بالا رفتن از ارتفاعات با استفاده از طناب است و در بخشهایی از بازی برای بالا رفتن از بلندیها به ری کمک میکند.
صحنههای اکشن، نفسگیر، سریع و پر زد و خوردی در بازی وجود دارد. در حالی که یک سیستم پناهگیری برای این نسخه طراحی شده، غرق در خون از گیم پلی سریع و جذابی برخوردار است. هنگامی که پشت اجسام(دیوار، جعبه، بشکه و ...) سنگر میگیرید، نمای دوربین تغییری نمیکند و با نشانه روی به سمت بالا و پایین یا چپ و راست، میتوانید دشمنان را از پشت اجسام مورد هدف قرار دهید. تقریباً شبیه به سیستم پناهگیری در بازی Killzone 2. البته این نوع پناه گیری زیاد جالب از آب در نیامده. هدفگیری در بازی به دو شیوه عادی و نمای نزدیک به اسلحه ممکن است. برخی اوقات نشانه به صورت خودکار بر روی سر دشمنان قفل میشود تا راحتتر بتوانید آنها را Headshot کنید. تعداد این طرز کشتنها، دقت تیراندازی، مدت زمان سپری شده در مرحله و ... در پایان هر مرحله در صفحه آمار نمایش مییابد و با پایان یافتن بازی نیز آمار کلی به تفکیک شخصیت قابل مشاهده است. این عامل بازیکننده را به هرچه بهتر بازی کردن ترقیب میکند و یک حالت رقابتی در بخش تکنفره ایجاد میکند. در میانه بازی نیز هرچه بهتر شلیک کنید درجه ورود به حالت "زمان گلوله" افزایش مییابد. هنگامی که این درجه کامل شود، میتوانید به دلخواه با فشار یک کلید از آن استفاده کنید. هم در زمان استفاده، هم پیش از استفاده محدودیت زمانی وجود دارد. حالت "زمان گلوله" هر شخصیت متفاوت است. اگر در حال بازی با ری باشید، با نشانه روی بر روی نقاط مختلف بدن دشمنان به یکباره و در چند لحظه به همه نقاط شلیک میشود. اما توماس در حالت "زمان گلوله" یک هفت تیر به دست گرفته و به صورت خودکار بر روی هدف نشانه میرود. تنها کاری که بازیکننده باید انجام دهد، کشیدن ماوس به سمت پایین و شلیک است.
غرق در خون به هیچ عنوان بازیای با محیط باز نیست و با وجود اینکه سعی شده برخی مراحل اینطور به نظر برسند، در نهایت ماموریتهای آن خطی و پشت سر هم هستند. مکان همراهان و ماموریتها با تصاویر کلاه و ستاره بر روی HUD مشخص میشوند که در نتیجه بازی ساده و سرراست شده است. شایان دقت است که فروشگاه سلاح نیز در بازی وجود دارد. در طول بازی با از بین بردن دشمنان میتوانید اسلحهشان را بردارید. اما تفنگهای با کیفیت و قویتر تنها در فروشگاه یافت میشوند. با پیشروی در بازی، اسلحههای بهتر و بیشتری آزاد میشوند که برای خرید آنها باید از سکه استفاده کنید؛ ولی جمع آوری سکهها در طول بازی برای خرید بهترینها کافی نیست. برای این منظور یک سری مراحل فرعی طراحی شده که در بخشهایی از بازی به آنها دسترسی خواهید داشت. این قسمتها دارای محیط باز و وسیعی هستند به همین جهت مسافتهای طولانی را باید به همراه اسب(باز هم در نمای اول شخص) طی کنید. قابلیت تیراندازی آزادانه بر روی اسب هم وجود دارد.
اسلحهها و تجهیزات به اقتضای زمان پیشرفته نیستند؛ ولی رفتار ابلهانه دشمنان را چطور میشود توجیه کرد؟ هوش مصنوعی آنها به قدری افتضاح است که هیچ تاکتیکی در حرکاتشان دیده نمیشود. حتی زحمت جابجایی و پناهگیری هنگام اتمام مهماتشان را هم به خود نمیدهند. تنها کار دشمنان این است که وقتی در تیررسشان قرار دارید، شما را به گلوله ببندند و پشت سر هم دینامیت بر سرتان بیندازند. مشکل هوش مصنوعی بسیار جدیست و تجربه یک بازی تیراندازی با گیم پلی عالی را از گیمر میگیرد. در ماموریتها چندین کار را به دفعات باید تکرار کنید. به عنوان مثال برای ورود به ساختمانها هر برادر یک سوی در قرار میگیرند و با لگد در را باز میکنند، سپس با هر کاراکتری که در حال بازی باشید، دو هفت تیر به دست میگیرید که هر کدام نشانگری جداگانه دارد و در حالی که زمان آهسته شده، میتوانید هر کدام از دشمنان را تنها با یک گلوله از بین ببرید.
معمولاً در پایان کشت و کشتار گروهی از دشمنان به مافوق آنها برمیخورید و اینجاست که یک دوئل تماشایی انتظارتان را میکشد. ری یا توماس؟ فرقی ندارد. با هر شخصیتی که مرحله را تا رسیدن به دوئل پشت سر گذاشتهاید، میتوانید این کار را انجام دهید. دوربین پشت و کنار پهلو شخصیت قرار میگیرد. دشمن که روبرو شما ایستاده جابجا میشود و اگر موضع خود را تغییر ندهید، از تیررستان خارج میشود. علاوه بر این تا زمانی که زنگ به صدا درآید باید دستتان را با جابجایی ماوس نزدیک اسلحه نگه دارید و درست پس از شنیدن صدا و رفتن نشانه بر روی بدن دشمن شلیک کنید. هرچه پیش میروید این دوئلها سختتر میشوند و دشمن سریعتر دست به اسلحه میبرد. گیم پلی بازی، مخصوصاً تیراندازی کردن در آن لذت بسیاری دارد. نمیتوان ایراد خاصی بر فقدان تنوع گرفت، زیرا واضح است در این مورد تیم سازنده نهایت سعی خود را کرده است. گیم پلی ساده و روان است؛ ولی بدلیل هوش مصنوعی ضعیف که تاثیر بسزایی بر کیفیت گذاشته، از یک بازی بی نقص فاصله گرفته. امروزه بازیهای اول شخص تراز اول کم نیستند و غرق در خون بهترین در میان هم نوعانش(بازیهای وسترن) است.
بخش چند نفره خلاقانه طراحی شده است. بیشتر حالات مبتنی بر کار گروهیست و در نقشههای بزرگ بازی چندین هدف وجود دارد. هر کاراکتر دارای یک کلاس جداگانه است و خصوصیات متفاوتی از دیگران دارد. یک سوی نقشه گروه Lawmen یا مامورین قانون قرار میگیرند و در سوی دیگر، Outlaws یا قانون شکنان. برای حفظ تعادل و برابری پس از پایان هر مسابقه، تیمها جابجا میشوند. بیان این نکته هم جالب است که طراحی نقشهها الهام گرفته از فیلمهای وسترن معروف است. اگر از کمبودها و مشکلات فنی این بخش مثل عدم وجود نرم افزار ضد تقلب و عدم توانایی ساخت سرور اختصاصی بگذریم، غرق در خون از بخش چند نفره نسبتاً خوبی برخوردار است.
اکنون نه سال از ساخت Chrome Engine، ساخته Techland میگذرد. از چهارمین نسخه این موتور در تولید غرق در خون استفاده شده و از این حیث، نسبت به بازی اول پیشرفت قابل ملاحظهای را شاهد هستیم. طراحی محیطهای کوهستانی، جنگلی و شهرکها عالی هستند. مهمترین نکته شایان دقت، تنوع گیاهی مثال زدنی بازیست. همه چیز طبیعی به نظر میرسد. آبشار، رودخانه، درختان بلند قامت، بوتهها همراه با صداگذاری خوب بازی، یک طبیعت جاندار و واقع گرایانه را رقم زده است. انتخاب بجا و دقیق رنگها با قراردادن مدلها در مکانهای مناسب، نشانگر وجود طراحان کاربلد در میان سازندگان بازیست. حالات چهره شخصیتها به خوبی تغییر میکند و مدل دشمنان به اندازههای افراد اصلی دارای جزئیات زیادیست. انیمیشنها بسیار زیبا و موشن کپچر به بهترین نحو انجام شده. البته نمیتوان بازی را از نظر بصری کامل خواند. اشکالات گرافیکی در برخی موارد به چشم میآید و بافتها از نظر کیفیت یکدست نیستند. برخی مدلها با بافتهای بی کیفیتی پوشیده شدهاند که با نزدیک شدن دوربین، به چشم میآیند. در طول مبارزه با دشمنان نیز به دفعات، چهرههای تکراری مشاهده خواهید کرد. سیستم ذرات بسیار خوب موجب شده انفجارها و تخریبپذیری بیننده را به وجد آورد. در کنار این نکات مثبت ظاهری، با یک سیستم متوسط میتوان نرخ فریم خوبی از بازی گرفت که نکته قابل توجهیست. در رابطه با گرافیک به نکات بیشماری میتوان اشاره کرد که از حوصله مطلب خارج است و به اختصار به مهمترینهایشان اشاره کردیم.
ریتم تند موسیقی در اوج درگیری، هیجان قرار گیری در شرایط حساس را بالا برده است. همچنین هر موسیقی در شرایط مناسب خود پخش میشود و حس انجام یک بازی با تم وسترن را بخوبی القا میکند. صداگذاری شخصیتها اگر بگوییم فاصله اندکی با کارهای هالیوودی دارد، بیراه نگفتهایم! صدای هر شخصیت مطابق با خصوصیات چهره اوست و صداپیشگان به خوبی توانستهاند احساس هر شخصیت را با صدایش منتقل کنند. پیچیدن صدا در کوهستان، صدای اسلحهها و جلوههای صوتی همگی عالی هستند. البته استفاده از الفاظ زشت و برخی گفتگوها ممکن است باعث رنجش شما شود.
بخش تکنفره به سرعت تمام میشود و کوتاه است. از آن مهمتر، با توجه به ویژگیهای غرق در خون مانند وجود دو شخصیت قابل بازی، میبایست حالت co-op(مشارکتی) در بازی گنجانده میشد. همچنین برخلاف بازی اول، ویرایشگر نقشه برای ساخت ماد در این نسخه وجود ندارد. اما محتوا و ارزش کلی محصول بالاست. بخش چند نفره، محتواهای بازشدنی، داستان عمیق، در کنار طراحی خوب رابط کاربری، نشانگر این ارزش است. حتی اگر از بازی اول خوشتان نیامده باشد، با تغییراتی که در ندای خوارز: غرق در خون ایجاد شده، حتماً از ساعاتی که به انجامش میپردازید لذت خواهید برد.
ودر پایان مشخصات کلی بازی:
ناشر: | Ubisoft |
سازنده: | Techland |
سبک: | First Person Shooter |
تاریخ انتشار: | ![]() |
![]() | |
پلتفورم: | Multiplatform |
پلتفورم ها: PC | PS3 | X360 | |
درجه سنی ESRB: | ![]() |
درجه سنی ESRA: | ![]() |
|
Processor: Intel Pentium 4 3.2 Ghz or AMD Athlon 64 3500+
RAM: 1 GB for XP / 2 GB for Vista
Video Card: NVIDIA 6800 or better / ATI X1650 or